لطفا به وبلاگ جدید http://gilavani.blogfa.comمراجعه نمایید
روستای گیلواندقیقاً در مرزاستان گیلان با استان
اردبیل واقع شده است.
روستای گیلوان از توابع بخش شاهرود واقع در شهرستان خلخال در 75
کیلومتری جنوب شرقی خلخال و 80 کیلومتری رشت قرار دارد. این
روستا از شرق به گیلان از جنوب به روستای علی آباد و ماجولان و از
غرب به روستای شال و از شمال به کوه های تالش متصل می شود .
ارتفاع این روستا از کوهپایه ای سطح دریا 1080 متر است هوای آن در
زمستان سرد و در تابستان معتدل است. میزان بارندگی سالیانه آن 732
میلی متر گزارش شده است . گورستان باستانی کشف شده در منطقه
خانقاه گیلوان نشانگر بومی بودن قوم گیلوان در این روستاست. مردم
روستای گیلوان به گویش تاتی صحبت می کنند .
الگوی معیشت و سکونت
بر اساس سرشماری سال 1375 روستای گیلوان 204 نفر جمعیت
ساکن داشته که درسال 1385 به 120 نفر کاهش داشته است .
گفتنی است در فصل تابستان جمعیت روستا به 2000 نفر نیز افزایش
می یابد که این نشان از مهاجر بودن ساکنان این روستا دارد. اقتصاد
مردمان گیلوان بر پایه فعالیت های زراعی و باغ داری وکشاورزی و دام
داری می باشد . مهمترین محصول گیلوان گردو می باشد که در زمان
برداشت محصول در اواخر شهریور و اوایل پاییز افراد زیادی را از شهر
های مختلف بخصوص تهران به روستا می کشاند .جنس ساختمان و
خانه ها اغلب گلی ولی باتوجه به تسهیلات در نظر گرفته دولت در
سالهای اخیر جهت نو سازی منازل روستایی افراد زیادی در این روستا
با استفاده از این تسهیلات خانه های آجری و سیمانی مقاومی را
ساخته اند .
جاذبههای گردشگری
چشمانداز رودخانه پرآب گیلوان، ارتفاعات پیرامون روستا،
تصویری رویایی پیشا روی گردشگران روستای گیلوان ترسیم
میکند. مراتع سرسبز و مزارع طلایی گندم،گرداگرد
روستای گیلوان را در برگرفتهاند. باغهای انبوه وپربار
میوه از دیگر جاذبههای طبیعی این روستاست.مراتع زیبای
روستا همانندگردنبند زیبایی روستا را درمیان گرفتهاند و
درختان میوه و مزارع گندم جاذبههای آن را دو چندان کردهاند.
مراسم
مراسم عید نوروز جشن سده و روز آبانگان ، همانند سایر نقاط
ایران برگزار میشود. روز سلطان، دروزه، ۴۵ نوروز و
بنجک از جمله مراسم ویژه فصل بهار است که درقدیم برگزار
می شد. اجرای ترانههای عاشیقی به زبان آذری، به ویژه در
مراسم عروسی روستا متداول است.سرنا و دهل سازهای
محلی این روستاست که دراجرای برخی آوازها و رقصهای
محلی نواخته میشوند.
صنایع دستی
صنایع دستی روستای گیلوان، مشتمل بر بافت انواع گلیم،
پوشاک
پوشاک غالب مردم روستای گیلوان، لباسهای محلی مشابه
لباسهای تالشی است. مردان از کلاه، شلوار، پیراهن جلو بسته
با یقه هفت یا بسته، نیمه تنه یاجلیقه پشمی، شال و دستکش
(در فصول سرد سال) استفاده میکنند. زنان روستا مانند
زنان تالشی لباس میپوشند که شامل پیراهن بلند با دامن پرچین،
جلیقه با رنگ تیره، پیژامه طرحدار و روسریهای رنگی و
منقش میباشد.استفاده از پارچههای رنگی و روشن،ویژگی
پوشاک زنان روستا است. کودکان روستای گیلوان نیز
از پوشاک محلی و معمولی استفاده میکنند.
غذاهای محلی
از انواع غذاهای محلی روستا میتوان بهآبگوشت ُ فسنجان و
انواع آش و سیر داغ انواع غذاهای همراه بابرنج و ماهی
اشاره کرد.
دسترسی
این روستا از طریق شهر خلخال – ماسال – ماسوله – زنجان
با جادهای مناسب و زیبا قابل دسترسی است.
جهت دیدن چند عکس از گیلوان لطفا به
ادامه مطلب مراجعه کنید.
ادامه مطلب...
والک یا همان کنگ خودمان
گیاهان خودرو بهاری در گیلوان شاید به اندازه یك ماه عمر داشته باشند اما
همین عمر کوتاه و طعم لذت بخششان کافیست که خیلی ها کیلومتر ها
از تهران و شهرهای اطرف جهت تهیه این گیاه به گیلوان مراجعه کنند والک
یا کنگ که به آن سیرک هم می گویند معروفترین و محبوبترین نوع تره
می باشد گیاهی که با توجه به عمر کوتاهش هزاران خاصیت خوراکی و
درمانی دارد. کاهش فشار خون ، رفع گرفتگی عروق ،رفع مشکلات گوارشی
،از بین بردن آبسه ،و .... خواصی است که این گیاه دارد.
شنگ
در طب سنتی شنگ گیاه سرد و خشک است که خونریزی را بند می آورد ،
و در درمان اسهال خونی و اسهال صفراوی موثر است به شدت اشتها آور
است.
مدرسه دوران ابتدایی (یادش بخیر...)
رمه جير مله
كقباد مله
*بعد چهارم و مفاهیم مربوط در قرآن
طبق نظریات جدید علمی، فضای سه بُعدی که ما در آن زندگی میکنیم، یک فضای خمیده است؛ به طوری که اگر سفینهای از یک نقطه شروع به حرکت کند و به زعم خودش در راستای یک خط راست حرکت کند، سرانجام به نقطه شروع حرکتش خواهد رسید.
بنابراین در مقایسه با سطح یک کره که یک سطح 2 بُعدی بستهای است که در جهت بُعد سوم خم شده است، میتوان گفت جهان 3 بُعدی ما پوسته یک کره 4 بُعدی است، به عبارت دیگر جهان ما یک جهان 3 بُعدی است که در جهت بُعد چهار خم شده است.
حرکت در بُعد چهارم نتایج جالبی در بر خواهد داشت: نظیر امکان خروج از زندان بدون گذشتن از در یا دیوار، عبور از کوه بدون رفتن بالای آن و یا تونل زدن، نزدیک کردن راهها، پشت و رو کردن یک موجود، توجیه ماهیت دو گانه موج ـ ذره و غیره، به نظر میرسد مفاهیم فوق با مفهوم برخی آیات قرآنی نزدیکی داشته باشد.
*تعاریف و مثالهایی از بُعد
-نقطه یک جسم بدون بُعد است.
-جسم تک بُعدی مثل یک خط فقط طول دارد.
-جسم 2 بُعدی مسطح بوده و همانند یک نقاشی فقط دارای طول و عرض است.
-جسم 3 بُعدی در دنیای 2 بُعدی دیده نمیشود، به عبارتی نامرئی است و فقط سایه آن قابل رؤیت است.
-جسم 3 بُعدی مثل یک گل دارای طول و عرض و ارتفاع است، ما در دنیای 3 بُعدی زندگی میکنیم، هر چیزی طول و عرض و ارتفاع دارد.
*نمایش جسم چهار بُعدی در دنیای سه بعدی!
ما که در جهان 3 بُعدی زندگی میکنیم، قابلیت رؤیت اجسام 4 بُعدی را نداریم، چرا که در دنیای 3 بُعدی ما هرگز دیده نمیشوند و فقط سایه آنها قابل رؤیت است.
چرا که چشم ما فقط میتواند اجسام 1، 2 و 3 بُعدی را ببیند، پس اجسامی که بُعدی بیش از 3 بُعد داشته باشند، را نمیتوانیم ببینیم، سایه جسم 4 بُعدی هم چون فقط 3 بُعد دارد، میبینیم، بُعد زمان از دست میرود.
در بُعد پنجم، جسم 5 بُعدی طول، عرض، ارتفاع، زمان، انرژی دارد، نمایش جسم 5 بُعدی در دنیای 3 بُعدی امکان پذیر نیست، برخلاف جسم 4 بُعدی که سایه آن 3 بُعدی است و ما میتوانیم سایهاش را ببینیم، حتی سایه اجسام 5 بُعدی چون 4 بُعدی است، در دنیای ما قابل مشاهده نیستند، زیرا بُعد ارتفاع، زمان و انرژی از دست رفته است.
«وَلَمَّا جَاء مُوسَى لِمِیقَاتِنَا وَکَلَّمَهُ رَبُّهُ قَالَ رَبِّ أَرِنِی أَنظُرْ إِلَیْکَ قَالَ لَن تَرَانِی وَلَکِنِ انظُرْ إِلَى الْجَبَلِ فَإِنِ اسْتَقَرَّ مَکَانَهُ فَسَوْفَ تَرَانِی فَلَمَّا تَجَلَّى رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَکًّا وَخَرَّ موسَى صَعِقًا فَلَمَّا أَفَاقَ قَالَ سُبْحَانَکَ تُبْتُ إِلَیْکَ وَأَنَاْ أَوَّلُ الْمُؤْمِنِینَ» (اعراف/ 143)
و چون موسى به میعاد ما آمد و پروردگارش با او سخن گفت، عرض کرد: پروردگارا! خود را به من بنماى تا بر تو بنگرم، فرمود: هرگز مرا نخواهى دید، لیکن به کوه بنگر، پس اگر بر جاى خود قرار گرفت، به زودى مرا خواهى دید، پس چون پروردگارش به کوه جلوه کرد، آن را ریز ریز ساخت و موسى بیهوش بر زمین افتاد و چون به خود آمد، گفت: تو منزهى به درگاهت توبه کردم و من نخستین مؤمنانم.
*حالا میدانیم چرا خداوند به حضرت موسی(ع) فرمود: هرگز ما را نخواهی دید، چون خداوند موجودی با ابعاد بیش از 4 بُعد است، به همین دلیل او از دید ما نامرئی است.
«وَرُسُلًا قَدْ قَصَصْنَاهُمْ عَلَیْکَ مِن قَبْلُ وَرُسُلًا لَّمْ نَقْصُصْهُمْ عَلَیْکَ وَکَلَّمَ اللّهُ مُوسَى تَکْلِیمًا»(نساء/164)
و پیامبرانى [را فرستادیم] که در حقیقت [ماجراى] آنان را قبلاً بر تو حکایت کردیم و پیامبرانى [را نیز برانگیختهایم] که [سرگذشت] ایشان را بر تو بازگو نکردهایم و خدا با موسى آشکارا سخن گفت.
«وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ نَّاضِرَةٌ، إِلَى رَبِّهَا نَاظِرَةٌ»(قیامت/22-23)
آرى در آن روز صورتهایى شاداب و مسرور است، و به پروردگارش مىنگرد.
مثالی دیگر در روز قیامت که مردم قادر به دیدن خداوند نیستند، فقط وجود او را در قلبشان حس میکنند.
اجسامی که با سرعتی نزدیک به سرعت نور حرکت میکنند، در مقایسه با جسمی که ایستاده یا سرعت حرکت آن کمتر است، زمان برای آنها کندتر میگذرد.
*زمان در بُعد چهارم
هر سال زندگی در بُعد چهارم معادل 66666 سال زندگی در بُعد سوم یا سال زمینی است.
«تَعْرُجُ الْمَلَائِکَةُ وَالرُّوحُ إِلَیْهِ فِی یَوْمٍ کَانَ مِقْدَارُهُ خَمْسِینَ أَلْفَ سَنَةٍ، فَاصْبِرْ صَبْرًا جَمِیلًا، إِنَّهُمْ یَرَوْنَهُ بَعِیدًا، وَنَرَاهُ قَرِیبًا»(معارج 4-7)
فرشتگان و روح در روزى که مقدارش پنجاه هزار سال است به سوى او بالا مىروند، پس صبر کن صبرى نیکو، زیرا آنان [عذاب] را دور مىبینند، [ما] نزدیکش مىبینیم.
-50 هزار سال زمینی؛ یعنی فقط 9 ماه در بُعد چهارم است
-هر روز زندگی در بُعد چهارم معادل 182 سال و 7 ماه زمینی است.
-هر ساعت در بُعد چهارم معادل 7 سال و 7 ماه زمینی است.
- هر ساعت در بُعد چهارم معادل 91 ماه و 10 روز در بُعد سوم است.
- 1000 ماه معادل 10.95 ساعت یعنی 10 ساعت و 57 دقیقه است.
«قَالُوا لَبِثْنَا یَوْمًا أَوْ بَعْضَ یَوْمٍ فَاسْأَلْ الْعَادِّینَ» (مؤمنون/ 113)
مىگویند: یک روز یا پارهاى از یک روز ماندیم، از شما گران [خود] بپرس.
*شما چند ساعت است در روی زمین زندگی میکنید؟
- 120 سال عمر در زمین معادل 15 ساعت و 45 دقیقه زندگی در بُعد چهارم است.
- 80 سال عمر دنیوی معادل 10 ساعت و 30 دقیقه زندگی در بُعد چهارم است.
- 60 سال زمینی معادل 8 ساعت و 15 دقیقه است.
«فَاصْبِرْ کَمَا صَبَرَ أُوْلُوا الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ وَلَا تَسْتَعْجِل لَّهُمْ کَأَنَّهُمْ یَوْمَ یَرَوْنَ مَا یُوعَدُونَ لَمْ یَلْبَثُوا إِلَّا سَاعَةً مِّن نَّهَارٍ بَلَاغٌ فَهَلْ یُهْلَکُ إِلَّا الْقَوْمُ الْفَاسِقُونَ» (احقاف/35)
پس همان گونه که پیامبران نستوه صبر کردند، صبر کن و براى آنان شتابزدگى به خرج مده، روزى که آنچه را وعده داده مىشوند، بنگرند، گویى که آنان جز ساعتى از روز را [در دنیا] نماندهاند [این] ابلاغى است پس آیا جز مردم نافرمان هلاکتخواهند یافت.
«کَأَنَّهُمْ یَوْمَ یَرَوْنَهَا لَمْ یَلْبَثُوا إِلَّا عَشِیَّةً أَوْ ضُحَاهَا» (نازعات/46)
روزى که آن را مىبینند، گویى که آنان جز شبى یا روزى درنگ نکردهاند.
- کسی که 100 سال قبل مرده فقط 13 ساعت و 10 دقیقه در بعد چهارم از مرگش میگذرد یعنی بخشی از یک روز.
*چرا همه زمانها در قرآن بر مبنای بُعد چهارم است؟
«وَنُفِخَ فِی الصُّورِ فَصَعِقَ مَن فِی السَّمَاوَاتِ وَمَن فِی الْأَرْضِ إِلَّا مَن شَاء اللَّهُ ثُمَّ نُفِخَ فِیهِ أُخْرَى فَإِذَا هُم قِیَامٌ یَنظُرُونَ»(زمر/68)
و در صور دمیده مىشود، پس هر که در آسمانها و هر که در زمین است بیهوش در مىافتد مگر کسى که خدا بخواهد، سپس بار دیگر در آن دمیده مىشود و بناگاه آنان بر پاى ایستاده می نگرند.
*قانون طیالارض
«قَالَ یَا أَیُّهَا المَلَأُ أَیُّکُمْ یَأْتِینِی بِعَرْشِهَا قَبْلَ أَن یَأْتُونِی مُسْلِمِینَ، قَالَ عِفْریتٌ مِّنَ الْجِنِّ أَنَا آتِیکَ بِهِ قَبْلَ أَن تَقُومَ مِن مَّقَامِکَ وَإِنِّی عَلَیْهِ لَقَوِیٌّ أَمِینٌ، قَالَ الَّذِی عِندَهُ عِلْمٌ مِّنَ الْکِتَابِ أَنَا آتِیکَ بِهِ قَبْلَ أَن یَرْتَدَّ إِلَیْکَ طَرْفُکَ فَلَمَّا رَآهُ مُسْتَقِرًّا عِندَهُ قَالَ هَذَا مِن فَضْلِ رَبِّی لِیَبْلُوَنِی أَأَشْکُرُ أَمْ أَکْفُرُ وَمَن شَکَرَ فَإِنَّمَا یَشْکُرُ لِنَفْسِهِ وَمَن کَفَرَ فَإِنَّ رَبِّی غَنِیٌّ کَرِیمٌ» (نمل/38-40)
[سپس] گفت: اى سران [کشور] کدام یک از شما تخت او را پیش از آنکه مطیعانه نزد من آیند، براى من مىآورد، عفریتى از جن گفت من آن را پیش از آنکه از مجلس خود برخیزى براى تو مىآورم و بر این [کار] سخت توانا و مورد اعتمادم، کسى که نزد او دانشى از کتاب [الهى] بود، گفت: من آن را پیش از آنکه چشم خود را بر هم زنى برایت مىآورم، پس چون [سلیمان] آن [تخت] را نزد خود مستقر دید، گفت: این از فضل پروردگار من است تا مرا بیازماید که آیا سپاسگزارم یا ناسپاسى مىکنم و هر کس سپاس گزارد، تنها به سود خویش سپاس مىگزارد و هر کس ناسپاسى کند، بىگمان پروردگارم بىنیاز و کریم است.
«سُبْحَانَ الَّذِی أَسْرَى بِعَبْدِهِ لَیْلًا مِّنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الأَقْصَى الَّذِی بَارَکْنَا حَوْلَهُ لِنُرِیَهُ مِنْ آیَاتِنَا إِنَّهُ هُوَ السَّمِیعُ البَصِیرُ» (اسراء/1)
منزه است آن [خدایى] که بندهاش را شبانگاهى از مسجد الحرام به سوى مسجد الاقصى که پیرامون آن را برکت دادهایم، سیر داد تا از نشانههاى خود به او بنمایانیم که او همان شنواى بیناست.
*آیه تعیین سرعت نور
«یُدَبِّرُ الْأَمْرَ مِنَ السَّمَاءِ إِلَى الْأَرْضِ ثُمَّ یَعْرُجُ إِلَیْهِ فِی یَوْمٍ کَانَ مِقْدَارُهُ أَلْفَ سَنَةٍ مِّمَّا تَعُدُّونَ»(سجده/5)
*راه محاسباتی سرعت نور قرآنی
-فاصله = هزار سال از سالهایی است که شما میشمرید
12000=1*1000
-هر سال= 12 ماه------ در نتیجه 12
-طول مسیر سفر طی یک ماه = L
-فاصله = 12000*L
-سرعت = 25831348035.086 تقسیم بر 86164.0906
در نتیجه سرعت نور محاسبه شده در قرآن عبارتند از: کیلومتر بر ثانیه 49/299792
آثار و نتایج نهضت عاشورا
شهادت مظلومانه سید الشهدا و یارانش در كربلا، تأثیر بیدارگر و حركت آفرین داشت و خونى تازه در رگهاى جامعه اسلامى دواند، جو نامطلوب را شكست و امتداد آن حماسه، در طول تاریخ، جاودانه ماند. حتى در همان سفر اسارت اهل بیت (ع ) نیز، تأثیرات سیاسى این حادثه در اندیشههاى مردم آشكار شد. گروهى از اسرا را كه به شام مى بردند، چون به«تكریت» رسیدند، مسیحیان آنجا در كلیساها جمع شدند و به نشان اندوه بر كشته شدن حسین علیه السلام،ناقوس نواختند و نگذاشتند آن سربازان وارد آنجا شوند. به شهر«لینا» نیزکه رسیدند،مردم آنجا همگى گرد آمدند و بر حسین (ع )و دودمانش سلام و درود فرستادند، امویان را لعن كردند و سربازان را از آنجا بیرون كردند. چون خبر یافتند كه مردم«جهینه» هم جمع شدند تا با سربازان بجنگند وارد آن نشدند. به قلعه« كفر طاب » رفتند، به آنجا نیز راهشان ندادند. به«حمص» كه وارد شدند، مردم تظاهرات كردند و شعار دادند:«اكفرا بعد ایمان و ضلالا بعد هدى؟» و با آنان درگیر شدند و تعدادى را كشتند. برخى از تأثیرات حماسه عاشورا از این قرار است:
1ـ قطع نفوذ دینى بنى امیه بر افكار مردم .
2ـ احساس گناه و شرمسارى در جامعه، بهخاطر یارى نكردن حق و كوتاهى در اداى تكلیف.
3ـ فروریختن ترس و رعبها از اقدام و قیام بر ضد ستم.
4ـ رسوایى یزیدیان و حزب حاكم اموى.
5ـ بیدارى روح مبارزه در مردم.
6ـ تقویت و رشد انگیزههاى مبارزاتى انقلابیون.
7ـ پدید آمدن مكتب جدید اخلاقى و انسانى(ارزشهاى نوین عاشورایى و حسینى).
8ـ پدید آمدن انقلابهاى متعدد با الهام از حماسه كربلا.
9ـالهام بخشى عاشورا به همه نهضتهاى رهایى بخش و حركتهاى انقلابى تاریخ .
10ـ تبدیل شدن«كربلا» به دانشگاه عشق، ایمان، جهاد و شهادت براى نسلهاى انقلابى شیعه.
11ـ به وجود آمدن پایگاهی نیرومند، عمیق و گسترده تبلیغى و سازندگى در طول تاریخ، بر محور شخصیت و شهادت سید الشهدا علیه السلام.
از نهضتهاى شیعى پس از عاشورا، مىتوان«انقلاب توابین»،«انقلاب مدینه»،«قیام مختار»،«قیام زید»،... وحركتهاى دیگر را نام برد. تأثیر حماسه عاشورا را درانقلابهاى بزرگى كه در طول تاریخ، بر ضد ستم انجام گرفته، چه در عراق و ایران و چه در كشورهاى دیگر، نباید از یاد برد.«فرهنگ شهادت» و انگیزه جهاد و جانبازى كه در انقلاب اسلامى ایران و هشت سال دفاع مقدس در جبههها جلوهگر بود، گوشهاى از این تأثیر پذیرى است. یكى از نویسندگان محقق، نتایج نهضت كربلا را عبارت مىداند از:
1ـ پیروزى مسأله اسلام و حفظ آن از نابودى.
2ـ هزیمت امویان از عرصه فكرى مسلمین.
3ـ شناخت اهل بیت (ع ) بهعنوان نمونههاى پیشوایى امت.
4ـ تمركز شیعه از بعد اعتقادى بر محور امامت.
5ـ وحدت صفوف شیعه در جبهه مبارزه.
6ـ ایجاد حس اجتماعى در مردم.
7ـ شكوفایى موهبتهاى ادبى و پدید آمدن ادبیات عاشورایى.
8ـ منابر وعظ و ارشاد، به عنوان وسیله آگاه کردن مردم.
9ـ تداوم انقلاب بهصورت زمینه سازى نهضتهاى پس از عاشورا.
حادثه كربلا، گشاینده جبهه اعتراض علیه حكومت امویان و سپس عباسیان شد، چه به صورت فردى كه روحهاى بزرگ را به عصیان و افشاگرى واداشت، و چه به شكل مبارزههاى گروهى و قیامهاى عمومى در شهرى خاص یا منطقهاى وسیع.
خون او تفسیر این اسرار كرد ملت خوابیده را بیدار كرد
پىنوشتها:
1. کلیات اقبال لاهوری، ص 75.
2. برگرفته از کتاب فرهنگ عاشورا، جواد محدثی ، ص 21.
حاج سعید حدادیان ذاکر اهل بیت (ع) در شب ششم از برنامه های مناجات شبهای ماه مبارک رمضان در هیئت رزمندگان غرب تهران شعر زیبایی بر زبان جاری ساخت .
به ياد روحاني شهيد «حمدالله يوسفيان»
مردان علم و عمل
شهيد «حمدالله يوسفيان» در نهم تيرماه سال 1345 در
يك خانواده مذهبي در روستای گيلوان متولد شددوران
كودكي را در اين گیلوان سپري كرد و پس از كلاس
پنجم ابتدايي رهسپار شهر ماسال در استان گيلان
گرديد و ديپلم خود را در رشته تجربي در آنجا اخذ كرد.
وي پس از گذراندن تحصيلات دبيرستاني راي تحصيل علوم
اسلامي رهسپار حوزه علميه قم شده و در مدرسه
علميه رسول اكرم(ص) مشغول تحصيل گرديد. شهيد حمدالله
يوسفيان از ابتداء زندگيش با محبت اهل بيت عليهم
السلام تربيت يافت و علاقه خاصي به امام زمان(عج) داشت
و از همان كودكي چيزهايي در اين رابطه يادداشت مي كرد و
از جمله شعري سرود كه يكي از اشعارش در آن زمان
در يكي از مجلات چاپ شد. شهيد حمدالله يوسفيان داراي
هوش و استعداد سرشاري بود. خوب درس مي خواند و در
كنار درس به تهذيب نفس
می پرداخت در سال 1361 بار ها به عنوان بسيجي به
جبهه رفته بود بعد از اخذ ديپلم وارد حوزه علميه قم گرديد
و مقدمات علوم ديني را در موسسه رسول اكرم(ص) به
پايان رساندو مشغول درس اصول فقه و لمعه بود. وي در
گرما گرم درس تا صداي «هل من ناصر» حضرت امام خميني
سلام الله عليه را شنيد براي بار ديگر محفل دروس را رها كرد
و كوله بار رسالت را برداشت و در ميدان نبرد، در عمليات
مرصاد حاضر شد و به ملکوتیان پیوست .
فضيلت ماه مبارك رمضان
ماه رمضان ماه خداوند، ماه نزول قرآن و از شريفترين ماههاي سال است. در اين ماه درهاي آسمان و بهشت گشوده و درهاي جهنم بسته ميشود، و عبادت در يكي از شبهاي آن ( شب قدر ) بهتر از عبادت هزار ماه است.
رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم در خطبه شعبانيه خود درباره فضيلت و عظمت ماه رمضان فرموده است: «اي بندگان خدا! ماه خدا با بركت و رحمت و آمرزش به سوي شما روي آورده است؛ ماهي كه نزد خداوند بهترين ماهها است؛ روزهايش بهترين روزها، شبهايش بهترين شبها و ساعاتش بهترين ساعات است.
بر مهماني خداوند فرا خوانده شديد و از جمله اهل كرامت قرار گرفتيد. در اين ماه، نفسهاي شما تسبيح، خواب شما عبادت، عملهايتان مقبول و دعاهايتان مستجاب است.
پس با نيتاي درست و دلي پاكيزه، پروردگارتان را بخوانيد تا شما را براي روزه داشتن و تلاوت قرآن توفيق دهد. بدبخت كسي است كه از آمرزش خدا در اين ماه عظيم محروم گردد. با گرسنگي و تشنگي در اين ماه، به ياد گرسنگي و تشنگي قيامت باشيد.»
آن گاه پيامبر اكرم وظيفه روزهداران را برشمرد و از صدقه بر فقيران، احترام به سالخوردگان، ترحم به كودكان، صله ارحام، حفظ زبان و چشم و گوش از حرام، مهرباني به يتيمان و نيز عبادت و سجده هاي طولاني، نماز، توبه، صلوات، تلاوت قرآن و فضيلت اطعام در اين ماه سخن گفت.
دعاى پيامبر(ص) هنگام رويت هلال رمضان
صدوق عليه الرحمه در كتاب من لا يحضره الفقيه آورده «و كان رسول الله صلى الله عليه و آله اذا اهل هلال شهر رمضان استقبل القبلة و رفع يديه و قال: «اللهم اهله علينا بالامن و الايمان،و السلامة و الاسلام، و العافية المجللة و الرزق الواسع، و دفع الاسقام، اللهم ارزقنا صيامه و قيامه و تلاوة القرآن فيه، و سلمه لنا، و تسلمه منا و سلمنا فيه» (1)
رسول الله(صلى الله عليه و آل) هنگامى كه رويت هلال رمضان مىفرمود، رو به قبله مىنمود و دستهاى مباركش را بلند مىكرد.و مىگفت: پروردگارا اين ماه را بر ما نو گردان به امن و امان، و سلامتى و اسلام، و تندرستى شايان تشكر، و روزى فراخ، و بر طرف ساختن دردها و ناملايمات، بار پروردگارا روزى كن ما را روزه و قيام براى عبادت، و تلاوت قرآن در اين ماه، و او را براى ما سالم و تمام گردان، و او را از ما سالم بدار، و ما را در اين ماه سالم و تندرست فرما.
دعاى امام على(عليه السلام) هنگام رؤيت هلال رمضان
امير المؤمنين (عليه السلام) مىفرمايد: آنگاه كه ديدى هلال (ماه رمضان) را فلا تبرح، خشم نگير و عصبانى نشو، و «قل اللهم انى اسالك خير هذا الشهر، و فتحه و نوره، و نصره،و بركته، و طهوره، و رزقه، و اسئلك خير ما فيه و خير ما بعده، و اعوذ بك من شر ما فيه و ما بعده، اللهم ادخله علينا بالامن و الايمان، و السلامة و الاسلام، و البركة و التقوى، و التوفيق لما تحب و ترضى» (1)
و بگو بار پروردگارا خير و خوبى در اين ماه را از تو مىخواهم و همچنين فتح و پيروزى (بر شيطان) و نورانيت، و يارى (بر روزهدارى) و بركت و طهارت، و روزى اين ماه را از تو مىطلبم، و از تو خير آنچه در اين ماه هست و بعد از ماه مسئلت مىنمايم، و به تو پناه مىآورم از شر و بدى آنچه در اين ماه مىباشد، و آنچه بعد از آن است، بار پروردگارا اين ماه را با امن و امان و ايمان به تو و سلامت نفس و نعمت اسلام، و بركت و تقوى و توفيق يافتن به آنچه تو دوست مىدارى و راضى مىگردى بر ما وارد گردان (كه همه اوصاف شايسته را در اين ماه داشته باشيم).
دعاى امام سجاد(عليه السلام) هنگام حلول ماه رمضان
بسم الله الرحمن الرحيم
«(1) الحمد لله الذى هدانا لحمده، و جعلنا من اهله لنكون لاحسانه من الشاكرين و ليجزينا على ذلك جزاء المحسنين (2) و الحمد لله الذى حبانا بدينه، و اختصنا بملته، و سبلنا فى سبل احسانه لنسلكها بمنه الى رضوانه حمدا يتقبله منا و يرضى به عنا (3) و الحمد لله الذى جعل من تلك السبل شهره شهر رمضان، شهر الصيام، و شهر الاسلام، و شهر الطهور، و شهر التمحيص و شهر القيام الذى انزل فيه القرآن، هدى للناس و بينات من الهدى و الفرقان».
سپاس خدائى را سزاست، كه ما را براى سپاسگزارى خود راهنمائى نمود، و از سپاسگزاران قرار داد، تا براى احسان و نيكيش از شكرگزاران باشيم، و ما را بر آن سپاسگزارى پاداش نيكوكاران دهد، و سپاس خدائى را سزاست كه دين خود را به ما عطا نمود، و ما را جزو ملتخويش(اسلام) اختصاص داد، و در راههاى احسان و نيكيش رهنمون كرد،تا به وسيله نعمتش در آن راهها رفته و به سوى رضا و خوشنوديش دستيابيم، سپاسى كه آن را از ما بپذيرد، و به وسيله آن از ما خوشنود گردد.
سپاس خدائى را كه رمضان را براى ما ماه تزكيه قرار داد
و سپاس خدائى را سزاست كه ماه خود رمضان را، ماه صيام و روزه، و ماه اسلام، و ماه تزكيه، و ماه تصفيه و پاك كردن (از گناهان)، و ماه قيام و ايستادن (براى نماز در شبها يا به پا خاستن در احياى اسلام و جهاد در راه خدا) را يكى از آن راههاى احسان قرار داد، آن چنان ماهى كه قرآن در آن فرو فرستاده شد، در حالى كه براى مردم راهنما (ى از گمراهى) و نشانههاى آشكار رهبرى، و جدا كننده ميان حق و باطل است.
«(4) فابان فضيلته على سائر الشهور بما جعل له من الحرمات الموفورة، و الفضائل المشهورة، فحرم فيه ما احل فى غيره اعظاما، و حجر فيه المطاعم و المشارب اكراما و جعل له وقتا بينا لا يجيز - جل و عز - ان يقدم قبله، و لا يقبل ان يؤخر عنه (5) ثم فضل ليلة واحدة من لياليه على ليالى الف شهر و سماها ليلة القدر تنزل الملائكة و الروح فيها باذن ربهم من كل امر سلام، دائم البركة الى طلوع الفجر على من يشاء من عباده بما احكم من قضائه».
خداوند ماه صيام را بر ساير ماهها برترى بخشيد
پس برترى آن را بر ماههاى ديگر به سبب حرمتها و گرامى داشتنهاى بسيار و فضائل و برترىهاى آشكار كه براى آن قرار داد، هويدا گردانيد، و در آن ماه از جهتبزرگ داشت، آنچه را كه در ماههاى ديگر حلال كرده حرام نمود، و خوردنيها و آشاميدنيها را در (روزهاى) آن منع كرد، و براى آن وقت آشكارى (معينى) قرار داد، كه خداى بزرگ و توانا جائز و روا نمىداند كه پيش انداخته شود و نمىپذيرد كه از آن وقتبه تاخير افتد. سپس (عبادت و بندگى در) شب (قدر) آن را به (عبادت در) شبهاى هزار ماه برترى داد، و آن را شب قدر ناميد (شبى كه خداى تعالى اجلها و روزيها و هر امرى كه حادث مىشود را مقدر مىفرمايد) در آن شب (بسيارى از) فرشتگان و روح (كه مخلوقى استبزرگتر از فرشته) به فرمان پروردگارشان بر هر كه از بندگانش بخواهد با قضا و قدرى كه محكم و استوار كرده (كه تغيير و تبديلى در آن نيست).
درود فرشتگان بر عابدان شب قدر
براى هر كارى (كه خدا مقدر فرموده) فرود مىآيند، آن شب سلام و درود (فرشتگان) است (بر آنانى كه براى نماز به پاى ايستاده يا در حال ركوع و سجودند، يا آنكه شب سلامتى و رهائى از ضرر و زيان شياطين است) كه بركت و خير آن تا آشكار شدن روشنى صبح، دائم و پايدار است.
«(6) اللهم صل على محمد و آله و الهمنا معرفة فضله و اجلال حرمته، و التحفظ مما حظرت فيه، و اعنا على صيامه بكف الجوارح عن معاصيك، و استعمالها فيه بما يرضيك حتى لا نصغى باسماعنا الى لغو، و لا نسرع بابصارنا الى لهو (7) و حتى لا نبسط ايدينا الى محظور، و لا نخطو باقدامنا الى محجور و حتى لا تعى بطوننا الا ما احللت، و لا تنطق السنتنا الا بما مثلت، و لا نتكلف الا ما يدنى من ثوابك، و لا نتعاطى الا الذى يقى من عقابك، ثم خلص ذلك كله من رئاء المرائين، و سمعة المسمعين، لا نشرك فيه احدا دونك، و لا نبتغى فيه مرادا سواك.
خدايا توفيق روزه با ترك معاصى به ما عطا فرما
بار خدايا بر محمد و آل او درود فرست، و شناسائى برترى آن را (بر ماههاى ديگر) و بزرگ داشتن حرمت و حقش را (كه قيام و ايستادگى بر آن واجب است) و دورى گزيدن از آنچه را كه منع و حرام كردهاى به ما الهام نما، و ما را به روزه داشتن آن به وسيله باز داشتن اندام از گناهان و به كار بردن آنها به آنچه تو را خوشنود مىگرداند يارى فرما، تا با گوشهامان سخن بيهوده گوش ندهيم، و با چشمهامان به سوى بازى (كارهائى كه انسان را از مقصود باز دارد)، نشتابيم. و تا دستهامان را به حرام دراز ننمائيم، و با پاهامان به سوى آنچه منع و حرام گشته نرويم. و تا شكمهامان نگاه ندارد و گرد نياورد جز آنچه (خوردنى و آشاميدنى) كه تو حلال و روا گردانيدهاى. و زبانهامان گويا نشود جز به آنچه (قرآن مجيد و گفتار پيامبر اكرم و ائمه معصومين عليهم السلام) تو خبر داده و بيان فرمودهاى (اشاره به آداب روزه دارى و پرهيز از گناهان در حال روزهدارى است) و رنج نكشيم جز در آنچه (عبادت خدا و خدمتبه خلق) كه به پاداش تو نزديك گرداند، و به جا نياوريم جز آنچه كه از كيفر تو نگاه دارد.
سپس همه آن كردارها را از ريا، و خودنمائى خود نمايان و از سمعه و شنيدن شنوندگان خالص و پاكيزه گردان كه از آن كسى را با تو شريك نگردانيم، و جز تو در آن مقصود و خواستهاى نطلبيم.
«(8) اللهم صل على محمد و آله، وقفنا فيه على مواقيت الصلوات الخمس بحدودها التى حددت و فروضها التى فرضت،و وظائفها التى وظفت، و اوقاتها التى وقتت (9) و انزلنا فيها منزلة المصيبين لمنازلها الحافظين لاركانها المؤدين لها فى اوقاتها على ما سنه عبدك و رسولك صلواتك عليه و آله فى ركوعها و سجودها و جميع فواضلها على اتم الطهور و اسبغه و ابين الخشوع و ابلغه.
بار خدايا توفيق نمازگزاردن كامل به ما مرحمت فرما
بار خدايا بر محمد و آل او درود فرست،و ما را در آن بر اوقات نمازهاى پنجگانه با حدود و احكامش، كه مقرر نمودهاى و واجباتش كه واجب كردهاى و شروط و اوقاتش كه شرط و تعيين گردانيدهاى آگاه فرما. و ما را در نماز همچون كسانى قرار ده كه مراتب شايسته آن را دريافته و اركان و جوانب آن را نگهدارندگانند. آن را در اوقات خود به همان طريقى كه بنده و فرستاده تو كه درودهايتبر او و بر آل او باد، در ركوع و سجود و همه فضيلتها و درجات رفيعهاش قرار داده، با كاملترين طهارت و پاكى، و رساترين خشوع و فروتنى به جا آورندهاند.
«(10) و وفقنا فيه لان نصل ارحامنا بالبر و الصلة،و ان نتعاهد جيراننا بالافضال و العطية، و ان نخلص اموالنا من التبعات و ان نطهرها باخراج الزكوات و ان نراجع من هاجرنا، و ان ننصف من ظلمنا و ان نسالم من عادانا حاشا من عودى فيك و لك فانه العدو الذى لا نواليه و الحزب الذى لا نصافيه».
خدايا در اين ماه احسان بارحام و جيران و تزكيه اموال توفيقمان ده
و ما را در آن ماه توفيق ده كه با نيكى فراوان و بخشش، به خويشان خود نيكى كنيم و با احسان و عطا از همسايگان جويا شويم، و دارائيهامان را از مظالم و آنچه از راه ظلم و ستم به دست آمده خالص و آراسته نمائيم، و آنها را با بيرون كردن زكاتها پاك كنيم (كه رسول خدا صلى الله عليه و آله فرموده: «ملعون كل مال لا يزكى» از خير و نيكى دور است هر مال و دارئى كه زكوة آن داده نشود) و به كسى كه از ما دورى گزيده باز گرديم (به او بپيونديم) و به كسى كه به ما ظلم و ستم نموده از روى (آنچه كه مقتضى) انصاف و عدل(است) رفتار كنيم و با كسى كه به ما دشمنى نموده آشتى نمائيم، جز كسى كه در راه تو و براى تو با او دشمنى شده باشد، زيرا او دشمنى است كه او را دوست نمىگيريم، و حزب و گروهى است كه با او از روى دل دوستى نمىكنيم.
«(11) و ان نتقرب اليك فيه من الاعمال الزاكية بما تطهرنا به من الذنوب، و تعصمنا فيه مما نستانف من العيوب حتى لا يورد عليك احد من ملائكتك الا دون ما نورد من ابواب الطاعة لك و انواع القربة اليك (12) اللهم انى اسئلك بحق هذا الشهر، و بحق من تعبد لك فيه من ابتدائه الى وقت فنائه، من ملك قربته او نبى ارسلته او عبد صالح اختصصته ان تصلى على محمد و آله، و اهلنا فيه لما وعدت اوليائك من كرامتك و اوجب لنا فيه ما اوجبت لاهل المبالغة فى طاعتك و اجلعلنا فى نظم من استحق الرفيع الاعلى برحمتك.
و ما را توفيق ده كه در آن به سوى تو تقرب جسته نزديك شوم، به وسيله كردارهاى پاكيزه و آراسته كه ما را به آن از گناهان پاك كنى (بيامرزى) و در آن ما را حفظ كرده و نگاهدارى از اينكه بخواهيم عيوب و زشتيها (كردارهاى ناشايسته) را از سر گيريم، تا هيچ يك از فرشتگانت (كه نويسندگان اعمال هستند گناهان ما را) بر تو پيشنهاد ننمايند، جز آنكه كمتر باشد از اقسام طاعت و بندگى براى تو، و انواع تقرب به سوى تو كه ما به جا آورديم.
خدايا در اين ماه توفيق تقرب به پيشگاهتبما مرحمت فرما
بارخدايا از تو درخواست مىنمايم به حق اين ماه و به حق كسى كه در آن از آغاز تا انجامش در عبادت و بندگى براى تو كوشيده، از فرشتهاى كه او را مقرب ساختهاى، يا پيغمبرى كه فرستادهاى، يا بنده شايستهاى كه برگزيدهاى، كه بر محمد و آل او درود فرستى و ما را در آن براى كرامت و ارجمندى كه به دوستانت وعده دادهاى سزاوار گردان، و آنچه كه براى كوشش كنندگان در طاعت و فرمانبريت واجب و لازم كردهاى براى ما لازم نما،و به رحمت و مهربانيت ما را در صف كسانى (انبياء و اوصياء عليهم السلام) كه سزاوار بالاترين مرتبه (بهشت) هستند قرار ده.
«(13) اللهم صل على محمد و آله، و جنبنا الالحاد فى توحيدك، و التقصير فى تمجيدك، و الشك فى دينك، و العمى عن سبيلك، و الاغفال لحرمتك، و الانخداع لعدوك الشيطان الرجيم (14) اللهم صل على محمد و آله، و اذا كان لك فى كل ليلة من ليالى شهرنا هذا رقاب يعتقها عفوك او يهبها صفحك فاجعل رقابنا من تلك الرقاب، واجعلنا لشهرنا من خير اهل و اصحاب (15) اللهم صل على محمد و آله،و امحق ذنوبنا مع امحاق هلاله، و اسلخ عنا تبعاتنا مع انسلاخ ايامه حتى ينقضى عنا و قد صفيتنا فيه من الخطيئات، و اخلصتنا فيه من السيئات».
خدايا در اين ماه از سهلانگارىها و فريب شيطان حفظمان فرما
بار خدايا، بر محمد و آل او درود فرست، وما را در توحيد و يگانگيت از عدول و بازگشتن (شرك آوردن آشكار و نهان) و در بزرگ داشتنت از تقصير و كوتاهى و در دينت (اسلام) از شك و دو دلى و از راهت (به دست آوردن رضا و خوشنوديت) از كورى (گمراهى) و براى حرمتت (آنچه قيام به آن واجب است) از سهل انگارى،و از دشمنت (شيطان رانده شده) فريب خوردن، دور گردان. بار خدايا بر محمد و آل او درود فرست، و هرگاه در هر شب از شبهاى اين ماه براى تو بندگانى باشد كه عفو و بخشيدنت آنها را آزاد مىنمايد، يا گذشتت ايشان را مىبخشد پس ما بندگان را از آن بندگان قرار بده، و ما را براى اين ماه، از بهترين اهل و ياران (برگزيدگان) قرار ده. بار خدايا بر محمد و آل او درود فرست، و با كاسته شدن ماه آن گناهان ما را بكاه، و با بپايان رسيدن روزهايش بديها و گرفتاريهاى ما را از ما بكن تا اينكه اين ماه از ما بگذرد در حالى كه ما را از خطاها پاكيزه گردانيده و از بديها خالص و آراسته ساخته باشى.
«(16) اللهم صل على محمد و آله،و ان ملنا فيه فعدلنا و ان زغنا فيه فقومنا،و ان اشتمل علينا عدوك الشيطان فاستنقذنا منه (17) اللهم اشحنه بعبادتنا اياك، و زين اوقاته بطاعتنا لك، و اعنا فى نهاره على صيامه، و فى ليله على الصلة و التضرع اليك، و الخشوع لك، و الذلة بين يديك حتى لا يشهد نهاره علينا بغفلة، و لا ليله بتفريط (18) اللهم و اجعلنا فى سائر الشهور و الايام كذلك ما عمرتنا و اجعلنا من عبادك الصالحين الذين يرثون الفردوس هم فيها خالدون، و الذين يؤتون ما اتوا و قلوبهم و جلة، انهم الى ربهم راجعون، و من الذين يسارعون فى الخيرات و هم لها سابقون».
خدايا ماه رمضان را براى ما ماه عبادت و طاعت قرار بده
بار خدايا بر محمد و آل او درود فرست. و اگر در آن از حق برگرديم ما را (بر آن) بازگردان و اگر در آن عدول نموده براه كج رفتيم ما را به راه راست آور، و اگر دشمن تو شيطان ما را احاطه كرده فرا گيرد از او رهائيمان ده. بار خدايا ماه رمضان را از عبادت، و پرستش ما مملو و پر گردان، و اوقات آن را به طاعت و فرمانبرى ما براى تو آراسته نما و ما را در روزش بروزه داشتن و در شبش به نماز و زارى بسوى (درگاه) تو و فروتنى و خوارى در برابر تو، يارى فرما تا روزش بر ما به غفلت و بيخبرى و شبش به تقصير و كوتاهى (در عمل) گواهى ندهد. بار خدايا ما را در باقى ماهها و روزها تا زمانى كه زندهمان مىدارى همچنين (بطورى كه براى ماه رمضان درخواستشد) قرار ده، و ما را از بندگان شايستهات بگردان كه (الذين يرثون الفردوس هم فيها خالدون، (سوره 23، آيه 11) آنان بهشت را به ميراث مىبرند در حالى كه در آن جاويد هستند گفتهاند: بهشت مسكن و جايگاه پدر ما حضرت آدم على نبينا و آله و عليه السلام بوده پس هرگاه به فرزندان او داده شود مانند آن است كه از او به آنها ارث رسيده) و از آنانى قرار بده كه آنچه (صدقات) را مىدهند در حالى كه دلهاشان از (انديشه) بازگشتبه سوى پروردگارشان ترسان است و از آنان كه در نيكيها مىشتابند، و ايشان براى آن نيكيها بر ديگران پيشى گيرندهاند.
«(19) اللهم صل على محمد و آله فى كل وقت و كل اوان و على كل حال عددما صليت على من صليت عليه، و اضعاف ذلك كله بالاضعاف التى لا يحصيها غيرك انك فعال لما تريد».
خدايا درود بيكران و بى حد خود را بر محمد و آل او فرست
بار خدايا درود فرستبر محمد و آل او، در هر هنگام و هر زمان و بر هر حال به شماره درودى كه فرستادهاى بر هر كه درود فرستادهاى، و چندان برابر همه آنها به چندان برابرى كه جز تو آنها را نتواند شمرد، زيرا تو هر چه را بخواهى بجا آورندهاى انجام كار، تو را ناتوان نمىگرداند و مانعى آن را باز نمىدارد. (2)
پىنوشت:
1- من لا يحضره الفقيه، ص 100.
2-صحيفه سجاديه، ص 282، فيض الاسلامروزه، درمان بيماريهاى روح و جسم صفحه 6.